نفرت پیچیده (به همان اندازه‌ای که او را می‌خواهد از او متنفر است)

دنیای لذت‌بخش مجموعه پیچیده را کشف کنید... جاش‌چن، پزشک جذاب، عجول، مغرور و خودنمایی است که هرگز با زنی که بتواند مسحورش کند ملاقات نکرده است، به جز جولز امبروس لعنتی. موقرمز زیبایی که از زمان آشنایی‌شان،‌ خاری در چشم او بوده است؛ اما همچنان فکرش را مشغول کرده، کاری که هیچ زنی تا به حال نکرده است. هنگامی که دشمنی آنها در یک شب فراموش‌نشدنی بالا می‌گیرد، راه‌حلی را پیشنهاد می‌کند که او را یک‌بار برای همیشه از سیستم خود خارج کند: دشمنانی با مزایا و با قوانین ساده. بدون حسادت. بدون هیچ وابستگی و بدون هیچ دلبستنی. جولز امبروس،‌ مهماندار سابق، دختر خوش‌برخورد و بلندپروازی است که روی یک چیز تمرکز کرده است: قبولی در آزمون وکالت دادگاه. آخرین چیزی که او نیاز دارد سر و کار داشتن با پزشکی است که رنج را غیرقابل تحمل می‌کند... مهم نیست چه‌قدر خوش‌قیافه باشد. اما هر چه بیشتر او را می‌شناسد،‌ بیشتر متوجه می‌شود مردی که برای مدت طولانی از او متنفر بوده است،‌ نسبت به آنچه به نظر می‌آید، فراتر است. برادر بهترین دوستش. دشمن او. و تنها نجات او.